mandag 4. april 2011

میر حسین عزیز ,شیخ کروبی شجاع، من شرمسارم

۲۴ خرداد ۸۸ یادم هست، شعله شک و تردید در من زبانه می‌کشید! اعتراف می‌کنم که تردید داشتم که شما بزرگواران در کنار ملت خواهید ماند یا خیر؟ ۲۵ خرداد آمد در تهران تقریبا حکومت نظامی بود، مردم آمدند ۳ میلیون سبز به خیابان آمدند. و شماهم آمدید و با ملت خود عهد بستید که خواهید ماند و ماندیید. رود خانه‌های سبز در میدان آزادی تهران به هم رسیدند و یک اقیانوس بزرگ مردمی را تشکیل دادند. همان اقیانوس سبز که ۱ سال و ۱۰ ماه است که خواب از چشمهای دیکتاتور بزرگ گرفته است. ۲۵ خرداد، ۳۰ خرداد، چهلم شهدا، ۱۸ تیر، روز قدس، ۱۳ آبان، ۱۶ آذر، مراسم خاک سپاری پدر جنبش سبز، عاشورا خونین ۸۸....و سکوتی طولانی در پاس آن. بهمن ۸۹ فرا رسید، موجی از انقلابات منطقه را فرا گرفت. ۱۸ بهمن بود و شما عزیزان فراخوان دادید برای ۲۵ بهمن....و ما دوباره یکپارچه سبز شدیم شعار "مبارک بن علی‌ نوبت سید علی‌" خیابان‌های تهران و بیشتره شهرستان‌ها را پر کرد. ساعت از ۱۰ گذشته بود که خبر حصر شما ۲ بزرگوار به بیرون درز کرد الان از آن روز ۵۱ روز گذشته و میر حسین و کروبی عزیز هنوز در حصر یا زندان کودتا هستند... من شرمسارم که در ۲۵ خرداد ۸۸ در میدان آزادی با شما عهد بستم و شعار دادیم که در صورت دستگیر شدن شما ایران قیامت میشود و الان ۵۱ روز گذشته و ما......... شرمسارم شرمسار!

Ingen kommentarer:

Legg inn en kommentar